
که دیدم فقط تهیونگ هست رفتم پیشش و گفتم
+سلام. بر گشت و نگام کرد و گفت
#اوهه سلام دختر
+میگم ارباب کجاست
#چیی چرا بهش میگی ارباب
+چون آجوما گفت اگه بهش نگو ارباب شکنجهم میکنه
دیدم یهو پخش زمین شد و داره میخنده
#نه بابا 🤣🤣🤣😂
+خوب حالا نگفتی کجاست
#رفته بیرون کار داشت
+کی ساعت ۶صبح میره بیرون
#😯😯ساعت ۶ صبح چیه الان ساعت ۸هست
+چییی
#گوشم کر شود آها راستی میخواستم یه چیزی بهت بگم
+خوب منم باید بهت بگم
#خوب بگو
+خوب من نمیدونم چرا وقتی کوک رو ناراحت میبینم منم ناراحت میشم یا وقتی اون موقع بوسیدن نمیخواستم دست از این کار بردارم و تپش قلبم خیلی زیاد میشه به نظرت چک شده
#واووو تو عاشق کوک شدی
+چی نه نه فکر نکنم.
#چرا با این چیزی که تو به من گفتی عاشقش شدی
+خیلی بد شد
#چرا
+چون مطمئنم اگر این رو بهش بگم من رو میکشه
#نه بابا
+راستی نگفتی چی میخواستی بگی
#اها بیا بریم بیرون
+از کوک اجا...
#اره بابا بیا بریم
+اوکی اما من لباس ن..
#من برات گرفتم
+خوب کوش
#توی کمودت با کفش هات هست بهپوش منم بپوشم بریم
+اوکی .رفتم توی اتاقم رفتم توی کمد دیدم یه لباس خیلی خیلی خوشگل با یه کفش پاشنه بلند بود سریع پوشیدم رفتم ماهان رو شونه کردم و باز انداختم دورم یه تینت قرمز ولی کمرنگ زدم با کمی چیز دیگه ولی خیلی کم بود ولی بازم زیبا شدم
رفتم پاین دیدم تهیونگ پاین وایستادن و توی آینه داره خودش رو نگاه میکنه خیلی جذاب شده بود
وقتی متوجه من شد برگشت همینطور خشکش زد
+خیلی بد شدم
#واوو دختر خیلی خیلی خوشگلی
+ممنون .
#بیا بریم سوار ماشین شیم
+اوکی
رفتیم سوار ماشین شدیم (چند دقیقه بعد)به یه پاساژ بزرگ رسیدیم
#پیاده شو بریم بریم فروشگاه رو تخلیه کنیم بیایم 😉😄
+اوکی وقتی وارد شدیم کلی لباس زیبا بود
#.....
لطفاً اون قلب رو قرمز کنید و به من انرژی بدید
و چون من کلاس زبان میرم نمیتونم زیاد پست بزارم اما تلاشم رو میکنم و شاید امروز بتونم فقط یک پست دیگه بزارم
ولی ساعت ۸ پست های بیشتر میزارم و خوشحال میشم که نظر بدید ❤️❤️💜💜